وقتی شما به جای دنیای بیرون به درون خود توجه می کنید دنیای درون را در سکوت محض خواهید یافت. اغلب برداشت عمومی از سکوت برداشتی منفی است و معنای آن خلاء و نبود سر و صداست در حالی که چنین نیست و سکوت لبریز شدن از نوایی است که تاکنون آن را نشنیده اید. سکوت رایحه ای خوش است که تا به حال به مشام تان نخورده و نوری است که تنها با چشمان درونی قابل رؤیت است برای همین است که افراد بسیار کمی طعم سکوت حقیقی را چشیده اند. این سکوت برای شما حقیقت، عشق و هزاران چیز دیگر به ارمغان می آورد.
عشق یعنی تا ابد آبی شدن عشق یعنی لحظه ای بارانی و
لحظه ای شفاف و مهتابی شدن عشق یعنی لذت یک آرزو
عشق یعنی یک بلای ماندگار عشق یعنی هدیه ای از آسمان
عشق یعنی یک صفای سازگار عشق یعنی با وجود زندگی دور از آداب مردم زیستن
عشق یعنی لحظه ای خندیدن و سال ها اشک ندامت ریختن
عشق یعنی زنگ تکرار نگاه عشق یعنی لحظه ای زیبا شدن
عشق یعنی قطره بودن سوختن عشق یعنی راهی دریا شدن
هر چه هست این عشق صد ها قلب صاف با حضورش آبی و بی کینه است
عشق یعنی سبز بودن تا ابد عشق رنگ نقره آینه است
تو گل گلدان قلب من شدی عشق شد یک برگ از گلدان تو
در بهار آرزوها می دهد میوه های عاطفه چشمان تو
چشمهایم باز بارانی شدند قلبم اما گشت دریای ز عشق
دل گذشت از کوچه های خاطره ر.ح شد مضمون و معنایی ز عشق
باید از آرامش دل ها گذشت شادمان چون لحظه دیدار شد
بهترین تسکین دل این جمله است باید از پیوند تو سرشار شد