حرف یه دل عاشق

 من در خیال خود دوست دارم که تو مرا دوست داری با آن که بی نیازی از من. پس تو چگونه دوست نداری که من تو را دوست دارم با این همه احتیاج که به تو دارم
 
 ای مخزن سر کردگار
 
 ای هم تو نهان و آشکار
 
 بگذید برای خویش هر کس یاری
 
 ای درد و جهان مرا تو یار
 
 کی رفته ای زدل که تمنا کنم تو را
 
 کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را
 
 نه چنان بر گرد کویت من ناصبور گردم    که گرآستین فشانی چو غبار دور گردم
 
 همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
 
 چه زیان تو راکه من هم برسم به آرزویی
 

نظرات 3 + ارسال نظر
زهرا چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:33 ب.ظ http://saattanhaie.blogsky.com

سلام
ممنونم از لطفت
عکسام دیدم باحال بودن ایشالا همیشه دورو برت پر دوست باشه..........البته از نوع واقعی اش

قربونت

مهدیس شنبه 18 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:43 ق.ظ http://mahdis2004.mihanblog.com/

سلام
خوبی
چه زیبا بود
موفق باشی

زهرا جمعه 31 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:36 ق.ظ http://saattanhaie.blogsky.com

سلام
چرا نیستییییییییییییییییییییییی؟!!!!!بی وفا شدی!سری به ما که نمیزنی هیییییییییییچ....آپم نمیکنی!!!!!

کجایی شما؟!!!آپ کن دیگه
منتظرتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد